انتقاد تند روزنامه جوان از فیلم ایرانی که در ونیز درخشید
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۹۵۴۶۸
روزنامه جوان نوشت:
آنها که شناختی نسبی از جشنوارههای غربی و رویکردهایشان دارند، با تماشای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» در جشنواره سی و پنجم فجر ناخودآگاه ذهنشان به سمت جشنواره ونیز میرفت؛ جشنوارهای که بیش از سایر جشنوارههای غربی، حتی بیش از برلین و کن به آثار تلخ سینماگران جهان سوم علاقه نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سینمای ایران سالهاست دچار نوعی رئالیسم افراطی است؛ رئالیسمی که بر پیکره افکار و آرای سینماگران ایرانی چنبره زده و ظاهراً به این زودیها امیدی برای خلاص شدن از آن نیست. بارها در این باره نوشتیم که سینمای ایران به جای بایدها به هستها چسبیده است، آن هم نه همه واقعیت بلکه تنها بخشی از آن و اتفاقاً جشنوارههای غربی نیز مشتری همین واقع نماییهای گزینشی فیلمسازان ایرانی هستند.
«بدون تاریخ، بدون امضا» از زمره همان سری فیلمهایی است که صدای اعتراض ایرانیان خارج از کشور را هم بلند میکند که این چه تصویری از ایران است که در انظار شهروندان غربی به نمایش میگذارید، آیا جایزهها ارزش این را دارد که چهرهای تا این حد عقب مانده از ایران ارائه بدهید.
ساخت فیلم درباره آسیبهای اجتماعی از جمله فقر، فساد و فحشا اگرچه در کشورهای پیشرفته نیز بعضاً انجام میگیرد ولی تفاوت آن با سینمای ایران این است که کمیت این مضامین در سینمای آن کشورها غلبه ندارد و شناخت مخاطبان از آن کشورها باعث میشود که موضوع فیلم را به کل جامعه بیرون از فیلم تعمیم ندهند ولی مخاطب خارجی آنچه را در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» میبیند، حتماً به کل جامعه ایران تعمیم میدهد و اینجاست که این فیلمها مظلومیت ایران را مضاعف میکنند.
تقریباً یک ماه پیش در قالب یک گزارش از جشنواره ونیز به علاقهمندیهای این رویداد به رئالیسم افراطی سینمای ایران اشاره کردیم و روی خوش ونیز به فیلم بدون تاریخ بدون امضا را هم پیشبینی کردیم. در گزارشی با تیتر «چطور ریشههای خشکیده نئورئالیسم در ایتالیا به جهان سوم صادر شد!» نوشتیم: وحید جلیلوند فیلمسازی است که سبک فیلمهای او با سلیقه جشنواره ونیز سازگاری زیادی دارد.
رئالیسمی که خاستگاه آن در دهه 50 میلادی در ایتالیا به افول گرایید به یکباره مورد اقبال فیلمسازان ایرانی قرار گرفت. در واپسین سالهای حکومت فاشیستی در ایتالیا در ادبیات و سینمای این کشور تمایلی رئالیستی بروز کرد، چراکه فقر و بیکاری فزایندهای طی حکومت فاشیستها و سپس جنگ، ایتالیا را درگیر خود کرده بود و پس از سرنگونی فاشیستها و رسیدن دورانی که به بهار ایتالیا معروف بود، امکان بازگویی پیدا میکرد. در اوایل دهه 50، دولت جدید ایتالیا که بعد از دوران بهار ایتالیا بر سر کار آمده بود، نسبت به تولیدات این جنبش سینمایی بدبین شد و با گماردن جولیو آندره اوتی به ریاست اداره هنرهای نمایشی و تفویض اختیارات ویژه به او، موجبات افول این فیلمها را فراهم آورد.
بدین ترتیب هر فیلمی که تصویری نامطلوب و تلخ از ایتالیا به نمایش میگذاشت از منابع مالی محروم میشد و در مقابل وامهای کلان به فیلمهایی اختصاص مییافت که به جامعه امید تزریق میکرد. چند دهه بعد سیاستهای دولتهای وقت ایتالیا زمینه صدور مکتب نئورئالیسم را به کشورهای داعیهدار و انقلابی در جهان سوم فراهم نمود تا فیلمسازان جوان و جویای نام با الگوگیری از این سینما محتوای آثار خود را بر بزرگنمایی زشتیهای هرچند معدود کشورهای خود استوار کنند.
جشنواره فیلم ونیز نیز به ویژه در دهه اخیر با انتخابهایی که از سینمای ایران داشته به وضوح حرکت بر مدار این کارویژه معین را فراهم کرده است.«دایره» ساخته جعفر پناهی،« خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری،« قصهها» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و مستند «روزهای سبز» حنا مخملباف، تعدادی از آثاری است که جشنواره ونیز طی دهه اخیر به آنها روی خوش نشان داده و زمینه دیده شدن آنها درغرب را فراهم کرده است.
اوج گرفتن جنگ سرد و ادعای مخالفان این فیلمها مبنی بر وجود انگیزههای ایدئولوژیک و چپ در آنها، این محدودیتها را به اوج خود رساند و به این ترتیب، دوران افول این جنبش از راه رسید. فیلمهای «نئورئالیستی» معمولاً قابهای ناآراسته و فیالبداهه دارند. روسلینی در مصاحبهای در این باره میگوید «اگر به اشتباه نمای زیبایی بگیرم، حتماً هنگام تدوین آن را بیرون خواهم کشید. » معمولاً تصویربرداری به سبک فیلمهای مستند انجام میگیرد و دوربین سعی در نشان دادن واقعیت بدون دستکاری دارد. از این رو گاهی از دوربین روی دست استفاده میشود. دزد دوچرخه اثر دسیکا یکی از فیلمهایی است که به بهترین شکل فروپاشی اجتماعی و اخلاقی را در ایتالیای پس از جنگ به تصویر میکشد.
سینمای ایران در سال ۲۰۰۰ با فیلم «دایره» ساخته جعفر پناهی موفق به کسب جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شد؛ فیلمی که روایتگر داستان چهار زن است که از زندان گریختهاند و سرنوشت متفاوتی را تجربه میکنند. فرشته، مائده، الهام و نرگس هر یک به دنیال پناهگاهی برای خود هستند. مائده خیلی زود به دست پلیس دستگیر میشود. الهام قصد بازگشت به شهر خود را دارد که به علت موانع متعدد عملاً ممکن نیست. فرشته که از طرف خانواده طرد شده درصدد سقط جنین فرزندی است که پدرش اعدام شده است و... فیلم دایره را همان زمان معاون سینمایی وقت سیفالله داد توقیف کرد.
قصههای رخشان بنیاعتماد دیگر اثری است که سال گذشته جایزه بهترین فیلمنامه را از این جشنواره به خود اختصاص داد. همچنین خانه پدری که روایت قتل فجیع دختری به دست پدرش است و به دلیل خشونت عریان و دلخراش آن در ایران اجازه نمایش عمومی نیافت از دیگر آثار راهیافته به جشنواره فیلم ونیز است. بدیهی است در همه این آثار تصویری عقبمانده و منحط از جامعه ایران به نمایش درمیآید که علیالظاهر مبتنی بر واقعیت به تصویر درآمدهاند، با این تفاوت که تماشاگر داخلی به دلیل مشاهده مستقیم واقعیت جامعه به وضوح محتوای این آثار را به کل جامعه ایران تعمیم نمیدهد اما مخاطب خارجی به راحتی فضای تیره این آثار را به کل جامعه ایران تعمیم میدهد.
در سینمای وحید جلیلوند برخلاف سینمای نئورئالیسم ایتالیا روح عدالتطلبی غلبه ندارد. او در آثار خود بیش از اینکه معترض ضعف عدالت اجتماعی و تبعیض طبقاتی باشد مانند اغلب فیلمسازان جشنوارهای ایران صرفاً به فقر به عنوان دستمایهای مناسب برای دیده شدن در جشنوارههای غربی توجه دارد؛ فقری که بازنمایی آن مانند فقر در بچههای آسمان مجید مجیدی عزتمندانه نیست بلکه تا حد زیادی ریاکارانه است. کاش افتضاح آنگسانسوچی لااقل سبب تغییر نگاه به جوایز غربی شود و ما جهانسومیها همه مدالهای اهدایی از سوی غرب را مصداق درخشیدن ندانیم.
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۹۵۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پهپاد جدید ایران؛ «هیرو» یا «لانست»؟
«ایران از یک پهپاد مشابه نمونه روسی رونمایی کرده، اما این به این معنا نیست که مسکو فناوری تولید پهپاد مشترک با تهران دارد.» پل ایدون تحلیلگر ارشد سیاست و تاریخ خاورمیانه ۲۹ آوریل در مجله فوربس نوشت: رسانههای ایرانی با اشاره به شباهت خفیف پهپاد ایرانی به پهپاد لانست روسیه، که از زمان ورود به خدمت در سال ۲۰۲۰ در سوریه و اوکراین مورد استفاده قرار گرفته است، هفته گذشته از ساخت یک مهمات سرگردان جدید - که در فضای عمومی به عنوان پهپادهای انتحاری یا کامیکاز شناخته میشود- خبر دادند.
به گزارش دنیای اقتصاد، وجود این پهپاد که هنوز نام رسمی آن مشخص نیست، در روزهای پایانی هفته گذشته در گزارش خبرگزاری تسنیم فاش شد. در انتهای این گزارش آمده است: «با فرض اینکه مهمات سرگردان جدید ساخته شده توسط سپاه الهام گرفته از لانست ساخت روسیه باشد، این پهپاد باید دارای استقامت پرواز ۳۰ تا ۶۰ دقیقه باشد و محموله ۳ تا ۶ کیلوگرمی را در برد ۴۰ کیلومتری حمل کند.»
استفاده از کلمه «الهام گرفته» قابلتوجه است. این پهپاد مطمئنا مشابه لانست نیست، اما به نظر میرسد طراحی اولیه مشابهی دارد و همانطور که تسنیم اشاره میکند، به احتمال زیاد برد و بار قابل مقایسه دارد. در نبرد اوکراین، لانستها با نابود کردن چند هدف باارزش - از تانکهای لئوپارد و هویتزرهای غربی گرفته تا دفاع هوایی و جتهای جنگنده دوران شوروی - مایلها پشت خط مقدم، اعتبار خود را نشان دادند که باعث شد اوکراین به میزان خطرناک و دشوار بودن آنها برای مقابله اذعان کند.
در حالی که این رکورد بدون شک چشمگیر است، اما هیچ نشانهای وجود ندارد که علاقه ایران به خرید لانست را جلب کرده باشد. تهران تا به امروز به طور انحصاری هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه صادر کرده است.
حتی قبل از اینکه روسیه و ایران همکاریهای فنی و دفاعی بی سابقهای از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ ایجاد کنند، در اوایل اوت ۲۰۱۹ این مسکو بود که به هواپیماهای بدون سرنشین تهران علاقه نشان داد، نه برعکس. فوربس در ادامه ادعا میکند: از سال ۲۰۲۲، ایران هزاران مهمات شاهد ۱۳۱ و شاهد ۱۳۶ را به روسیه تحویل داده است.
این کشور همچنین به روسیه اجازه داد تا انواع این پهپادها را در کارخانه هواپیماهای بدون سرنشین Yelabuga در منطقه ویژه اقتصادی آلابوگا جمهوری تاتارستان در ۵۶۰ مایلی شرق مسکو مونتاژ کند. مسکو هزینه بسیاری از این پهپادها را از طریق طلا پرداخت کرد و همچنین طبق گزارش ها، موشکهای ضد تانک و ضد هوایی استینگر آمریکایی قابل حمل را به ایران فرستاد که تهران به احتمال زیاد از این فرصت برای مهندسی معکوس استفاده خواهد کرد.
هیچ نشانهای وجود ندارد که روسیه پهپادهای لانست یا حتی طرحهایی را برای ساخت محلی در ایران به عنوان بخشی از این تراکنشها ارائه کرده باشد، اگرچه این امر کاملا غیرقابل تصور نیست. یک تحلیلگر دفاعی و امنیتی گفت: «تقریبا هیچ چیز درباره این پهپاد جدید آشکار نشده است و با وجود شباهت آن به لانست، فکر نمیکنم کپی مجوزدار لانست یا مبتنی بر فناوری روسی باشد.»
این منبع گفت: «من از طراحی هواپیماهای بدون سرنشین روسی فراتر از لنست که ایران علاقهمند به ساخت یا کپیبرداری از آن باشد، اطلاعی ندارم. ادعا میشود که شاهد-۱۳۱/-۱۳۶ ایران بر اساس طرحهای قبلی دیگر مانند هارپی/هاروپ اسرائیلی، ASN-۳۰۱ چینی و چین هسیانگ تایوانی ساخته شده اند.»
این کارشناس همچنین خاطرنشان کرد که حزب الله پهپادهای ابابیل-۲ و مرصاد خود را به شدت به «پیکربندی مشابه» تغییر داده و در ماه فوریه از آنها علیه اهدافی در اسرائیل استفاده کرده است. علاوه بر این، یکی از کاربران در شبکه اجتماعی X خاطرنشان کرد که پهپاد ایرانی که نامش فاش نشده است، بیشتر به Hero-۴۰۰ اسرائیل شباهت دارد تا لانست روسی، و این نشان میدهد که ایران احتمالا این پهپاد را از نمونهای شکار شده از اسرائیل، مهندسی معکوس کرده است.
این منبع مدعی شد: میتوان حدس زد که پهپاد جدید ایرانی در واقع بر اساس یک نمونه Hero-۴۰۰ است که ممکن است در لبنان/سوریه یا در یکی از حداقل شش کشتی ایرانی که بنا بر گزارشها توسط پهپادهای سرگردان اسرائیل بین سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ آسیب دیدهاند، کشف شده باشد.
ایران در واقع سابقه طولانی در مهندسی معکوس سیستمهای تسلیحاتی خارجی از جمله هواپیماهای بدون سرنشین دارد. مهمتر از همه، ایران یک هواپیمای لاکهید مارتین RQ-۱۷۰ سنتینل را که سال ۲۰۱۱ از افغانستان وارد حریم هوایی ایران شد و سرنگون شد، مهندسی معکوس کرد. اسرائیل یکی از این پهپادها را در سال ۲۰۱۸ رهگیری و تایید کرد که این پهپاد «کپی» از «سنتینل» است.
ایران همچنین دارای سابقه توسعه تسلیحات منحصر بهفرد در داخل کشور است، مانند موشک پرسهزن به نام ۳۵۸ که در اطراف منطقه تعیین شده پرسه میزند تا زمانی که پهپادها، بالگردها یا سایر هواپیماهای ارتفاع پایین دشمن را برای رهگیری شناسایی کند. اتفاقا سایر کشورها پهپادهایی ساختهاند که به شدت شبیه به سری شاهد ایران است که معلوم نیست از تهران خریداری کرده باشند.
به عنوان مثال، چین اخیرا از پهپاد Sunflower ۲۰۰ رونمایی کرد که شباهت زیادی به شاهد-۱۳۱ دارد، همانطور که پهپاد عذاب ترکیه که سال گذشته رونمایی شد، نیز بسیار شبیه است. هر دوی این پهپادها پس از شروع استفاده روسیه از شاهد در برابر اوکراین در سال ۲۰۲۲ رونمایی شدند و هر دو برد مشابهی دارند. ایران احتمالا طراحی و عملکرد لانست را رصد کرده و مهندسان خود را موظف به ساخت یک پهپاد ایرانی با قابلیتهای مشابه کرده است، دقیقا مانند چین و ترکیه که به نظر میرسد این فرمول را با شاهد انجام داده اند.